پرچمي که « مروه شربيني » بلند کرد

نويسنده: حسن ابراهيم زاده




مجله « فوکوس» آلمان فاش کرد : «آليکيس دبيلو» نژاد پرست 28 ساله آلماني، قبل از ورود به دادگاه « لوندس کريچ» در شهر « درسلان» در شرق آلمان از تصميمش به قتل « مروه الشربيني » خبر داده بود.
آليکس دبيلو ، چندي قبل از دادگاه ، در پارکي « مروه» را به خاطر داشتن حجاب تروريست خوانده بود. او در دادگاه استيناف با 18 ضربه چاقو، اين زن محجبه ي باردار را جلو ديدگان قاضي و مأموران شهيد کرد و مأمور دولتي حاضر ، شوهر او را که به قصد دفاع از همسرش برخواسته بود به گلوله بست !
جداي از سکوت رسانه اي غرب، علت چراغ سبز دستگاه قضايي و امنيتي آلمان براي به وجود آمدن چنين فاجعه اي و تحليل اهداف پيدا و پنهان اين رخداد تلخ ، چيزي است که ما به دنبال آن هستيم.ما در پي پاسخ به اين پرسشيم که باز شدن درب شهادت به روي اين زن مسلمان محجبه ، برآيند ترس غرب از چه چيزي است؟
مارلين فرنج در کتاب « جنگ عليه زنان» اعتراف مي کند که « صنعت استفاده جنسي از زن » نخستين بار توسط بانک جهاني و صندوق بين المللي پول و آژانس توسعه بين المللي آمريکا برنامه ريزي و حمايت شد.» (1)
اين مسئله بيانگر اين مهم است که ثباتي ثروت و قدرت ، مستلزم همراهي اين دو در مسائلي است که پايه هاي قدرت و ثروت آن دو را مستحکم مي کند. برکسي پوشيده نيست که تجارت انسان و صنعت استفاده جنسي از زن ، يکي از عوامل تخديري و درآمد زايي جهان کنوني و حتي بالاتر از تجارت اسلحه و مواد مخدر قرار دارد.
فرانتس فاون، نويسنده مشهور فرانسوي و نگارنده کتاب « دوزخيان روي زمين » مي گويد: شايد فردي تا مدت هاي زيادي با زندگي کردن با يک فرد مسلمان نفهمد که يک مسلمان گوشت خوک نمي خورد و ... ندارد. اما به مرور زمان فرد به مسلماني او پي مي برد؛ اما هر فردي با ديدن « چادر » در همان برخورد نخست ، خود به مسلمان بودن جامعه اي پي مي برد. به تعبير او « از روي طرز لباس پوشيدن جامعه که به وسيله عکس ها و يا فيلم هاي مستند ارائه مي شود، مي توان در بدو امر نوع جامعه اي را شناخت.» (2)
7 بهمن 1357 ، پاريس، نوفل لوشاتو، سه روزقبل از ورود امام راحل به ايران ، در پاسخ به خبرنگار فرانسوي درباره وضعيت حجاب و پوشش اسلامي بعد از به دست گرفتن قدرت فرمود: « زنان شجاع ما ديگر از بلاهايي که در غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است ، به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند.» (3)
به راستي چرا امام در آن مقطع ، از حجاب به عنوان نماد اسلام در برابر نماد غرب ياد کرد و چرا فرانسوي ها به عنوان کشوري که خاستگاه و خيزشگاه تفکر ليبرال دمکراسي به شمار مي رفت از حجاب و پوشش اسلامي واهمه داشتند. در حساس ترين مقطع تاريخي و با آن وقت محدود مصاحبه ، يکي از سوال هاي کليدي خود را به حجاب اختصاص داده بودند؟
به اعتراف ژنرال هاي فرانسوي حاکم بر الجزاير ، الجزاير را حجاب زنان آن کشور از چنگال آنان بيرون آورد؛ وقتي هواپيمايي زنان محجبه ايران را مشاهده کردند، زنگ خطر براي جهان ليبرال دمکراسي به صدا در آمده بود. اوريانا فلانچي، خبرنگار ژورنال فرانسوي که با شخصيت هاي برجسته سياسي دنيا مصاحبه کرده بود و نوعاً در مصاحبه هاي خود پيروز بود و مخاطب را به انفعال مي کشاند، باز بر مسئله حجاب و پوشش اسلامي زوم کرد، برخورد عالمانه همراه با اقتدار امام درباره مسئله حجاب ، فلانچي را عصباني و منفعل کرد. اما پرده از واقعيتي برداشت که انقلاب با آن پيروز شد و استمرار انقلاب ما بستگي به حفظ و پاسداري از اين پرچم است.
« سوال : خواهش مي کنم امام ، بايد هنوز از شما سوالات زيادي بکنم. مثلاً از اين چادر که بر من پوشانده اند تا به خدمت شما برسم و شما به زور به زنان مي پوشانيد. به من بگوييد چرا زنان را مجبور مي کنيد که خود را مخفي کنند در زير پوششي که پوشيدن آن مشکل و بيهوده است؟ که با آن نه مي شود حرکت کرد ، در حالي که همه زنان نشان داده اند که مثل مردان اند. مثل مردان مبارزه کردند، زندان کشيدند، شکنجه ديدند، و مثل مردان انقلاب کردند؟
امام: زناني که انقلاب کرده اند، زناني هستند که پوشش اسلامي داشته اند و يا دارند. نه زنان شيک پوش بزک کرده مثل شما، که اين ور و آن ور مي روند بدون پوشش و يک دو جين مرد را به دنبال خود مي کشند. عروسکاني که بزک مي کنند و به خيابان ها مي آيند و سر و سينه و موي و فرم بدن خود را نشان مي دهند، بر ضد شاه قيام نکردند. هيچ کار مفيدي انجام ندادند. نمي دانند خود را چگونه مفيد قرار دهند. نه به صورت اجتماعي ، نه به صورت سياسي و نه حتي به صورت حرفه اي و تخصصي و اين بدين دليل است که خود را به نمايش مي گذارند، براي مردان و حواس پرتي مي آورد و آزارشان مي دهد، همچنين باعث حواس پرتي ساير زنان و آزار و حسرت آنان مي شود.
سوال: صحيح نيست امام ، در هر حال منظورم فقط يک پوشش نيست، بلکه چيزي است که باعث عقب افتادن زنان انقلاب مي شود. همين زنان نمي توانند در دانشگاه با مردان تحصيل کنند و نه با مردان مي توانند کار کنند ، نه اينکه در دريا و استخر با مردان شنا کنند و يا جداگانه با چادر شيرجه بروند، راستي با چادر چگونه مي شود شنا کرد؟
امام : تمام اين مسائل ربطي به شما ندارد . رسوم و آداب ما به شما مربوط نيست . اگر پوشش اسلامي را دوست نداريد ، مجبور نيستيد بپوشيد. براي اينکه پوشش اسلامي ، براي زنان و جوان حسابي است...
سوال: متشکرم. حالا که به من مي گوييد ، زود برش مي دارم. ولي به من بگوييد زني مثل من ، که هميشه بين مردان زندگي کرده و مو سينه و گوش هاي خود را نشان مي داده و در جبهه جنگ سربازان خوابيده، آيا به نظر شما يک زن بي اخلاق يا پيرزني ناحسابي هستم؟
امام: اين را وجدان شما مي داند. من احوالات شخصي را قضاوت نمي کنم. نمي توانم بدانم که زندگي شما اخلاقي بوده يا غير اخلاقي و يا چگونه با سربازان به سر برده ايد. اين چيزهايي که گفتم، در زندگي طولاني ام به اين تجربه رسيده ام که اگر پوشش نباشد، زنان نمي توانند به نحو مفيد و سالمي کار کنند و نه حتي مردان قوانين ما قوانين با ارزشي هستند» (4)
تصويب قانون منع حجاب در مدارس و دانشگاه هاي فرانسه ، اذيت و آزار زنان مسلمان محجبه و تروريست خواندن آنان و ... نشان از ترس و واهمه جهان غرب و کارتل هاي و تراست هايي دارد که درآمد زايي آنان بستگي به فرهنگ عريان گري و فلسفه لذت است. امروز حجاب زن مسلمان فراتر از يک اعتقاد ، به يک سمبل اسلام اصيل و استکبار ستيز مبدل شده است.
« تورنتو استار » در مقاله اي با عنوان « حجاب پرچم است نه لباس» منطق فرانسه و آلمان را در برخورد با حجاب اين گونه تحليل مي کند:
« يک منطق ، با اهداف سياسي و مخالف با حزب است وحجاب را داراي خصيصه هاي راديکالي مي کند . آلن ژوپ ، نخست وزير سابق ، اين نکته را به نحوي موجز چنين اظهار مي دارد: گفتن اين مطلب که ما با افزايش بنياد گرايي مذهبي و سياسي مواجه هستيم، توهم و خيال نيست.»
منطق دوم ، ممنوعيت حجاب را ابزاري براي مبارزه با يهود ستيزي مي داند. دستورالعمل وزارت آموزش و پرورشي لاک فري چنين خلاصه مي شود: « حجاب، منبع يهود ستيزي است، بنابراين آن را منع کنيد و در نتيجه معضل به حداقل کاهش مي يابد، يعني حل مي شود. اين نظر نيز ظاهراً فريب کارانه و نادرست است.»
دامنه يهود ستيزي در فرانسه به شدت ريشه دار شده و گسترش يافته است. بزرگترين گروه مقصر در اين جريان ها ، ميليون ها طرفدار ژان - ماري لوپن مي باشند که ژاک شيراک سعي دارد با ممنوعيت حجاب ، آنها را خشنود و راضي سازد.» (5)
اگر تصوير روي جلد شماره 41 امتداد را نگاه کنيد . درست پشت سر جوان رزمنده در شهر خرمشهر نوشته شده بود: « ورود چپي و راستي و بي حجابي به اين شهر مقدس ممنوع». ديروز وقتي رزمندگان که امروز در گلزر شهدا آرام گرفته بودند و به شهر مي آمدند، در مقابل ديوار نوشته هاي گروهک ها بر ديوارهاي شهر خود مي نوشتند: « خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»
به راستي چرا در وصيت نامه شهدا در کنار دفاع از ولايت و سرزمين ، به پاسداري از حجاب و عفاف هم اشاره شده است؟
امروز حجاب يک سنگر است؛ پرچم آشکار و فرياد بي صداي اسلام است؛ سنگر و پرچمي که مروه الشربيني به خاطر آن شربت شهادت نوشيد.

پی نوشت ها :

1. جنگ عليه زنان، مارلين فرنج ، ص 65.
2. فرانتس فانون، الجزاير و مسئله حجاب ، ترجمه دکتر تابنده، ص 3و4
3. صحيفه امام ، ج 5، ص 541 .
4. طليعه انقلاب اسلامي، مصاحبه اوريانا فلانچي با حضرت امام ( ره) ، دوم مهرماه 1385 ، ص 361- 362 .
5. صفحه اول، گزيده مطبوعات ايران و جهان ، مقاله تورنتو استار ، « حجاب پرچم است نه لباس » سال سيزدهم، شماره 70، اسفند 82، ص 26.

منبع:نشريه امتداد،شماره 43